شاهزاده علی شاهزاده علی ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

ali khorshide zendegiyeman

رفتن به نرکوه

1393/5/4 19:32
نویسنده : maman sahar
102 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسر ناز و عزیزم

نفس مامانی تو الان انقد شیرین خوابیدی که اومدم ازت چندتا عکس گرفتم.

ما الان بوشهریم  ولی دیروز و پریروز دیر بودیم وخیلی بهمون خوش گذشت .

عصرچهارشنبه  به همراه بابایی و عمومحمود رفتیم دیر وچون تو راه بودیم که اذان گفتن ما افطارمون رو تو ماشین ودقیقا روبروی نرکوه باز کردیم.وقتی رسیدیم رفتیم پیش مامان بزرگ .

بعد ازظهر پنج شنبه به بابایی گفتم بریم نرکوه .به اتفاق بابایی و مامان بزرگ و خاله زینب ورایان رفتیم نرکوه.وقتی رسیدیم نرکوه ازهیجان همش تو حیاط موندی تا اینکه هممون رفتیم که از نخل رطب بچینیم . انقد خوشگل تو باغ بابا بزرگ قدم میزدی که من وبابایی هردوتامون ازت جداگونه فیلم گرفتیم موقع برگشتن هم رفتیم کالو.کوچکترین مدرسه ی دنیا اونجاست.رفتیم کنار دریاش و اونجا هم خیلی بهمون خوش گذشت به زور سوار ماشین شدی .اخرشب هم با بابایی رفتیم دور زدیم.بابایی صبح زود با دایی مجتبی رفت کوه.

دیروز هم رفتیم خونه ی عمو مجید . کلی با عمو باهم بازی کردین و واسه ش خندیدی بعدم با ادیب پسرعمو بازی کردی و کاراشو تقلید میکردی خونه ی عمو مجید خیلی شوخی کردیم وخندیدیم و بهمون خوش گذشت

منم اونجا قند خونمو گرفتم.بعدم رفتیم دور تا وقت افطار وتو نرسیده به خونه ی دایی تو بغل مامان بزرگ خوابت برد.

راستی یادم رفت بگم وقتی بابایی از کوه برگشت خسته بود وخوابید منو وتو پرنیان رفتیم کناردریا و خونه ی خاله و دور زدیم پرنیان دوس داشت بازم دور بزنیم ولی من میخاستم ماشینو ببرم واسه بابا و برگشتیم.

مامانی من هرکاری میکنم توهم میای کمکم مثلا همین که خواستم جاروبرقی بکشم میگی بده من یا غذا درست کنم امروزم اومدم لباسشوییو روشن کردم دیدم تو زحمت کشیدی و اومدی خاموشش کردیخندونک.پسرطلا تو خیییلیی شیطونی ماشاالله.امروز حمومت دادم و تو هم عاشق آب بازی با گریه از حموم اومدی بیرون.

مامان فدات بشه.

عاشقتم پسرم.عاشقتتتتم

پسندها (1)

نظرات (0)