شیرین کاری پسرم
ماه من پسر خوشگل مامان دیشب یه بازی با مزه انجام میداد
منو باباییش به فاصله ی دو متر ازهم نشستیم علی کوچولو میدوید سمت باباییش ومحکم باباشو بغل میکرد
چند ثانیه سرشو میذاشت رو شونه ی باباجونش بعد بلند میشد و میدوید سمت من و همین کارو میکرد چندبارم سرشو گذاشت رو قلبمون.
به سه تاییمون خیلی خوش گذشت.
الان علی جونم خوابه دلم براش یه ذره شده.عاشقشم.می میرم براش
انقد ناز و خوشششششششششششششششششششششششششششششششگل و
عزییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییزه
هرچی بگم کم گفتم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی